خبرگزاری مهر-گروه هنر: همانطور که در قسمت قبل مرور شد دیزنی در آغاز راه خود شروعی خوب اما کوتاه داشت. آن ها با «اسوالد، خرگوش خوش شانس» به کوران سینمای حرفه ای هالیوود راه یافتند اما در پایان یک مجموعه ۲۶ قسمتی نتوانستند با تهیه کنندگان به توافقی مالی برسند. یونیورسال نه تنها حق مالکیت معنوی شخصیت های کارتون را در دست داشت بلکه طبق قرارداد بسیاری از کارکنان و هنرمندان استودیوی دیزنی را نیز به خدمت گرفته بود.
در آن سالها و پس از اتفاقاتی که برای آنها افتاد برادران دیزنی به نقطه صفر بازگشته بودند.
افسانه میکی موس
این بار اما والت دیزنی طرحی در ذهن داشت. او سرخورده و عصبانی از خیانتی که می پنداشت در حقش شده در فکر خلق شخصیتی جدید بود که حقوق آن منحصر به خودش باشد.
اراده و هنر دیزنی جوان ترکیب اعجاب برانگیزی بود که به خلق میکی ماوس - یکی از مهم ترین شخصیت های کارتونی تاریخ - منجر شد.
شخصیت میکی ماوس، از پس چندین سیاه قلم و آزمون و خطا به وجود آمد. آب آیورکس Ub Iwerks یار با وفای دیزنی طرح های مختلفی را قلم زد. سگ، گربه، گاو، قورباغه و چندین حیوان دیگر در طرح های اولیه بودند که همگی توسط والت رد شد. دیزنی سرانجام با الهام از موشی کوچک رامی که آنها در کارگاه قدیمیشان در کانزاس داشتند ایده اولیه میکی ماوس را شکل داد.
کاراکتر اولیه، موشِ مورتیمر Mortimer Mouse نام داشت، اما خوشبختانه به لطف مخالفت و پیگیری های لیلیان - همسر والت دیزنی - به نام ساده میکی ماوس تغییر یافت.
کاراکتر اولیه شباهت زیادی به اسوالدِ خرگوش داشت. فرم بدن دایره ای کار شده بود تا قابلیت متحرک سازی آن افزایش یابد. یکی از بارزترین خصوصیات میکی ماوس گوش های کاملا دایره ای آن بود که تا سال ها در هیچکدام از انیمیشن ها و در هیچ زاویه ای تغییر شکل نمی داد. این ویژگی، میکی را به سرعت برای مخاطبان آشنا ساخت و سمبل Mickey Mouse «میکی ماوس» را به نوعی به نماد غیررسمی دیزنی تبدیل کرد.
ماجرای سه انگشتی شدن میکی ماوس
یکی از نکات جالب در طراحی میکی ماوس، تعداد انگشتان آن بود. میکی با آن که موشی انسان نماست ولی در هر دست ۳ انگشت دارد که به گفته دیزنی تصمیمی هنری - اقتصادی بود. هنری از آن رو که ۵ انگشت در هر دست برای این کاراکتر زیاد و شبیه خوشه موز بود و اقتصادی از این جهت که حذف انگشتان اضافه از ۴۵۰۰۰ نقاشی - که انیمیشنی شش و نیم دقیقه ای را می ساخت - صرفه جویی میلیون دلاری به همراه داشت.
میکی ماوس سرانجام خلق شد و اولین حضورش در انیمیشن ۶ دقیقه ای هواپیمای دیوانه(۱۹۲۸) رقم خورد. میکی نتوانست تماشاچیان را به خود جلب کند و والت برای پیدا کردن توزیع کننده شکست خورد. والت با ناامیدی فراوان دومین انیمیشن با نام The Gallopin' Gaucho را تهیه کرد که آن هم به سرنوشت اولی دچار شد.
چندین ماه بعد دیزنی سومین انیمیشن خود را روانه سالن های سینما کرد. کشتی بخار ویلی(۱۹۲۸) که در واقع پارودی یکی از کمدی های صامت و موفق باستر کیتون به نام استیم بوت بیل جونیور(کشتی بخار بیل جونیور) بود.
«کشتی بخار ویلی» یک ویژگی منحصر به فرد داشت و آن بهره مندی از صدا آن هم به صورت سینک و هماهنگ با اتفاقات فیلم بود. این ویژگی های نوآورانه در کنار داستانی جذاب باعث شد فیلم در سراسر ایالت متحده آمریکا پخش و به یکی از محبوب ترین شخصیت های کارتونی در کشور تبدیل شود.
«کشتی بخار ویلی» که به نوعی نخستین حضور رسمی میکی ماوس به شمار می رود، در میانه دهه ۹۰ میلادی، در لیست ۵۰ انیمیشن جهان جای گرفت و در لیست آثار محافظت شده کتابخانه کنگره آمریکا قرار داده شد.
تولد یک رویا
میکی ماوس دیگر ستاره ای محبوب بود و با آن گوش های منحصر به فرد، شلوار قرمز، دستکش سفید و کفش های قرمزش سال های سال در مجموعه های مختلف انیمیشنی در کنار دیگر دوستانش همچون مینی ماوس، پلوتو، گوفی و دانل داک خوش درخشید و به یکی از نمادهای سبک زندگی آمریکایی تبدیل شد.
برای ده ها سال تلویزیون، سینما، صنعت نشر و کتاب، صنایع اسباب بازی و پارک های تفریحی همگی محل نمایش و هنرنمایی این موش دوست داشتنی بوده است. در طی این سال ها ده ها کارتون میکی ماوس نامزد و Lend a Paw (۱۹۴۲) برنده جایزه اسکار شده اند.
سال ۱۹۷۸ میکی ماوس برای اولین بار به عنوان یک شخصیت کارتونی، صاحب ستاره خود در پیاده روی مشاهیر و مفاخر هالیوود شد.
اما شاید بزرگترین موفقیت میکی ماوس تاثیری بود که بر کمپانی دیزنی گذاشت و با موفقیت خیره کننده اش فصلی جدید در تاریخ کمپانی والت دیزنی را ورق زد.
دیزنی سال ها روی اقبال و درخشش میکی ماوس موج سواری کرد و با افزودن شخصیت های مختلف به داستان، نوار عایدی های خود را ادامه داد تا آن که پس از چند سال تغییر جهت داد و به سمت اتمام پروژه های نیمه تمام و ساخت انیمیشن های بلند رفت.
سال ۱۹۳۴ نقطه شروع دیزنی برای ورود به دنیای انیمیشن های بلند بود. تلاشی که سه سال به طول انجامید تا سفید برفی و هفت کوتوله (۱۹۳۷) خلق شود.
اولین انیمیشن بلند دیزنی - سفید برفی و هفت کوتوله - برگرفته از افسانه ای آلمانی بود و درباره شاهدخت تنها و زیبایی ست که با افسون نامادری حسودش به خوابی مرگبار فرو رفته، ولی تحت حمایت ۷ کوتوله قرار می گیرد تا شاهزاده ای از راه برسد و سحر نامادر را باطل کند.
والت به سختی توانست روی Roy - برادر و شریک تجاریش - را راضی به ساخت این فیلم کند چرا که به عقیده او ساخت این فیلم بیش از ۲۵۰ هزار دلار خرج در پی داشت؛ ده برابر بیش از بیشترین بودجه ای که تا آن زمان برای تولیداتشان صرف کرده بودند.
با شروع کار و در ادامه معلوم شد سفید برفی پروژه ای بس سنگین تر است و والت دیزنی مجبور شد برای تراز بودجه ساخت، خانه اش را در رهن بانک قرار دهد.
نتیجه اما حتی از تصور والت هم فراتر بود. سفید برفی و هفت کوتوله به یکی از شاهکارهای سینما تبدیل شد و رکوردهای خیره کننده ای به جا گذاشت. فیلم تنها با ۱.۵ میلیون دلار هزینه ساخت بیش از ۴۱۸ میلیون دلار فروش کرد و عنوان پرفروش ترین فیلم ناطق تا آن زمان را به خود اختصاص داد.
محبوبیت سفید برفی باعث ده ها اکران مجدد در سال های بعد شد و نسخه های ویدیویی آن نیز به تولید رسید.
نمایشنامه «سفید برفی» در لیست ده تایی از پر اجراترین نمایش ها در آمریکای شمالی است و تاثیر فرهنگی عمیقی بر نمایش های موزیکال برادوی و پارک های تفریحی گذاشته است.
«سفید برفی و هفت کوتوله» در سال ۲۰۰۸ عنوان برترین انیمیشن تاریخ سینما به انتخاب بنیاد ملی فیلم آمریکا AFI را از آن خود کرد.
دیزنی در نخستین گام خود پا را فراتر از مرزهای تصور گذاشته بود و اینک یکی از کمپانی های بزرگ و صاحب سبک دنیا به حساب می آمد. اما این تازه شروع کار بود. فرمول جادویی آنها تازه شروع به کار کرده بود و نطفه ستاره های درخشان دیگری برای درخشش در پهنه آسمان در حال شکل گرفتن بود.
ادامه دارد...
نظر شما